ترجمه فارسی عقیده اهل سنت در رد سلفیت

ترجمه فارسی دو کتاب عقیده طحاویه و متن فقه اکبر

ترجمه فارسی عقیده اهل سنت در رد سلفیت

ترجمه فارسی دو کتاب عقیده طحاویه و متن فقه اکبر

ترجمه متن فقه اکبر

ترجمه متن فقه اکبر

از امام اعظم ابوحنیفه نعمان ابن ثابت کوفی رحمت الله علیه.

امام اعظم ابوحنیفه رضی الله عنه  در فقه اکبر فرمود:

«اصل توحید و آنچه که باید به آن عقیده داشت.

واجب است که هر مسلمان یقین و باور داشته باشد و بگوید که: به خداوند و فرشتگان و کتابها و پیامبران خدا ایمان آوردم. و به زنده  شدن پس از مرگ و قضاء و قدر که هر خیر و شرش از طرف خداوند متعال است ایمان آوردم. و به حساب و ترازوی اعمال و بهشت و دوزخ به همة اینها ایمان آوردم. 

          خداوند متعال یکی است نه به اعتبار عدد بلکه از این حیث که هیچ شریک و مانندی ندارد. قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ (3) وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ (4) بگو اوست الله یگانه، خداوند بی نیاز، که نه زاییده و نه زاییده شده و هیچ شبیه و مانندی او را نیست.

          هیچ چیزی از مخلوقات به او شباهت ندارد. و نه او به چیزی از مخلوقاتش شبیه است، همیشه بوده و تا ابد با اسماء و صفات ذاتی و فعلی اش خواهد بود. صفات ذاتی: مانند. حیات و قدرت و علم و کلام و سمع و بصر و اراده. صفات فعلی: مانند آفریدن و روزی دادن، و انشاء و ابداع و صنع و غیره.

با تمام اسما و صفاتش از ازل بوده و تا ابد خواهد بود، هیچ اسم و صفتی برای او تازه پیدا نشده، او همیشه با علم خودش عالم بوده و علم صفتی از صفات ازلی اوست، و همیشه با قدرت خودش توانا بوده و قدرت صفتی از صفات ازلی اوست.

  همیشه با کلام خودش سخن می گفته و کلام صفتی از صفات ازلی اوست، و همیشه با صفت آفرینش خود آفریدگار بوده و آفریدن صفتی از صفات ازلی اوست. و همیشه با صفت فعل خود انجام دهنده بوده و انجام دادن صفتی از صفات ازلی  اوست. همه آنچه و آنکس که عمل فعل بر او انجام می گیرد مخلوق است. اما فعل و عمل انجام دادن خداوند مخلوق نیست.

 صفات او تعالی ازلی است نه تازه پیدا شده و نه مخلوق است، پس هرکس بگوید که صفات خداوند متعال مخلوق است یا تازه پیدا شده است یا در این امر توقف کند یا شک نماید به خداوند متعال کفر ورزیده است.

           قرآن در صحیفه ها نوشته شده، و در دلها محفوظ است، و بر زبانها خوانده می شود، و بر پیامبرگرامی صلی الله علیه وآله وسلم نازل شده است،  تلفظ ما به قرآن مخلوق است، و نوشتن و خواندن  قرآن بوسیلة ما مخلوق است اما خود قرآن مخلوق نیست.

 آنچه خداوند در قرآن در بارة موسی و سایر پیامبران علیهم الصلاة والسلام و در بارة فرعون و شیطان ذکر کرده همة اینها کلام خداوند است که فقط از آنها خبر داده وکلام خداوند مخلوق نیست. اما کلام موسی و سایر مخلوقات مخلوق یعنی آفریده شده است و قرآن کلام خداوند متعال است که قدیم و ازلی است و کلام آنان نیست.

 موسی علیه السلام سخن خداوند متعال را شنیده است چنانکه می فرماید: (وَکَلَّمَ اللّهُ مُوسَى تَکْلِیماً) النساء164 «و سخن گفت خداوند با موسی سخن گفتنی». یقینا خداوند متعال قبل از اینکه با موسی سخن بگوید، قدرت سخن گفتن داشت و قبل از اینکه چیزی بیافریند از ازل آفریدگار بود.

 (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ) الشورى11 «و هیچ چیزی مانند خدا نیست و او شنوای بیناست». وقتی خداوند با موسی سخن گفت با همان کلامی سخن گفت که صفت ازلی اوست و تمام صفات خداوند متعال بر خلاف صفات مخلوق ازلی است.

 (خداوند متعال) می داند نه مانند دانستن ما، و قادر است نه مانند قدرت ما، و می بیند نه مانند دیدن ما، و می شنود نه مانند شنیدن ما، و سخن می گوید نه مانند سخن گفتن ما، ما با وسیله و حروف سخن می گوییم و خداوند بدون وسیله و بدون حروف سخن می گوید، و حروف مخلوق و آفریده شده است، و کلام و سخن خداوند متعال نه مخلوق و نه آفریده شده است.

          و خداوند متعال ذاتی است که مانند سایر اشیاء و موجودات دیگر نیست، و معنی شیء یعنی اثبات وجود او تعالی بدون جسم و جوهر و عرض، نه حدی دارد و نه ضدی و نه شبیه و نه مانندی.

 خداوند ید و وجه و نفس دارد، و آنچه خداوند در قرآن کریم ذکر کرده که خداوند، ید و وجه و نفس دارد اینها صفات (حقیقی) خداوند است که ما کیفیت آنرا نمی دانیم، نمی توان گفت منظور از ید خداوند قدرت یا نعمت ذات کبریایی اوست!.

زیرا در این تأویل ابطال صفت او تعالی است، که قول قدریه و معتزله است، بلکه ید خداوند صفت (حقیقی) اوست اما بدون اینکه ما کیفیت آنرا بدانیم. و غضب و رضا دو صفت (حقیقی) از صفات خداوند متعال است بدون اینکه ما به کنه و کیفیت آن پی ببریم.

          خداوند چیزها را آفریده است اما نه از روی چیزی دیگر. خداوند قبل از وجود اشیاء و موجودات از ازل عالم بوده است، و این ذات خداوند متعال است که هر چیزی را به اندازه آفریده و فیصله کرده است، و هیچ چیزی در دنیا و در آخرت نیست جز به مشیت و علم و فیصله و تقدیر خداوند متعال، و ذات با عظمتش همه چیز را در لوح محفوظ نوشته ، اما با توصیف نوشته است و نه با حکم.

           قضا و قدر و مشیت صفات ازلی و بلاکیف او تعالی هستند، خداوند متعال هر آنچه نیست در حال نبودنش آنرا می داند، و می داند که هرگاه آنرا ایجاد کند چگونه خواهد بود، وخداوند متعال هر آنچه موجود است را در هنگام وجودش می داند، و می داند که چگونه فنا خواهد شد.

   خداوند متعال حال هر ایستاده ای را هنگامی که ایستاده است می داند، و هرگاه بنشیند هنگام نشستن نیز حالت او را می داند بدون اینکه تغییری در علم خداوند ایجاد شود. یا اینکه علمی (جدید) به علمش افزوده شود، هر تغییر و اختلاف احوالی که پیدا شود در مخلوق پیدا می شود.

          خداوند متعال مخلوق را بدون وصف کفر و ایمان آفرید سپس آنان را با امر و نهی مخاطب قرار داد، پس هرکس کفر بورزد به سبب کردار و انکار خودش کافر می شود، زیرا خداوند متعال خواسته او را خوار و ذلیل گرداند. و هرکس ایمان بیاورد با کردار و اقرار و تصدیق خودش ایمان آورده است زیرا خداوند متعال به او توفیق داده و نصرت و یاری اش کرده است.

          نسل و ذریة آدم علیه السلام را به شکل ذرات از پشت ایشان بیرون آورد و سپس به آنان نعمت عقل عنایت فرمود آنگاه آنها را مخاطب قرار داد و امر ونهی فرمود، پس همه به ربوبیت او تعالی اقرار کردند، این اقرار آنان ایمان بود لذا همه فرزندان آدم علیه السلام بر این فطرت سالم متولد می شوند، کسی که از این پس کافر شود در واقع عهد و میثاق خود را شکسته و آن را تغییر داده و تبدیل کرده است، و هرکس ایمان بیاورد و تصدیق کند در حقیقت بر همان عهد و پیمان اولین خود ثابت مانده و آنرا ادامه داده است.

خداوند هیچکس از بندگان خودش را به کفر و ایمان مجبور نکرده است و نه آنان را مؤمن و کافر آفریده است، بلکه آنها را اشخاص (مجرد از کفر و ایمان) آفریده است، کفر و ایمان کردار بندگان است، هرکس کافر شود خداوند متعال حالت کفر او را هنگام کافر بودنش می داند، و هرگاه پس از آن ایمان بیاورد حالت ایمان او را نیز می داند، بدون اینکه علم و صفت دانستن خداوند تغییر کند.

  تمام افعال بندگان اعم از حرکت و سکون اگرچه در حقیقت کسب و دستاورد خودشان است اما خداوند متعال خالق و آفریدگار آن است، و تمام این افعال به مشیت و علم و قضاء و قدر خداوند متعال انجام می گیرد. و تمام طاعات و عباداتی که ثابت است به امر خداوند متعال و با محبت و رضا و علم و اراده و قضاء و قدر او تعالی است، و تمام گناهان و نافرمانی ها به علم و قضا و تقدیر و ارداة ذات متعال خداوند است نه با محبت و رضا و امر او تعالی.

          تمام پیامبران علیهم الصلاة السلام از همة گناهان صغیره و کبیره و کفر و اعمال قبیح و زشت پاک هستند، البته خطاها و لغزشهایی از آنان سر زده است، و محمد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بنده و پیامبر و فرستاده و برگزیدة ذات متعال خداوند است هرگز بت نپرستیده و حتی یک لحظه به اندازه بهم خوردن دو پلک به خداوند شریک نیاورده است، و هرگز مرتکب گناه صغیره و کبیره ای نشده است.

           بهترین مردم پس از رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم أبوبکر صدیق سپس عمر بن خطاب سپس عثمان بن عفان، سپس علی ابن أبی طالب رضوان الله علیهم أجمعین است که همه برحق ثابت بودند، ما همة آنها را دوست می داریم، و از صحابه رضی الله  عنهم جز به خوبی یاد نمی کنیم.

 و هیچ مسلمانی را به سبب گناهی از گناهان حتی اگر کبیره باشد بشرطی که آنرا حلال نداند تکفیر نمی کنیم. و اسم ایمان را از او سلب نمی کنیم و او را حقیقتا مؤمن می نامیم، گاهی  ممکن است یک مؤمن فاسق باشد اما کافر نیست.

          مسح بر موزه سنت است، و نماز تراویح در ماه رمضان سنت است، و نماز پشت سر هر نیکوکار و بدکار مؤمن جایز است. ما نمی گوییم که گناه برای مؤمن ضرر ندارد، و اینکه مؤمن وارد آتش دوزخ نمی شود و اینکه مؤمن بعد از اینکه با ایمان از دنیا رفت در آتش دوزخ همیشه نخواهد ماند حتی اگر فاسق باشد.

 و مانند مرجئه نمی گوییم نیکی های ما قبول، و بدیهایمان بخشیده می شود بلکه می گوییم کسی که عمل نیکی با شروط آن انجام دهد و این عملش از عیوب فاسد کننده و چیزهای باطل کننده پاک باشد و تا وقتی از دنیا می رود آنرا باطل نکند خداوند متعال آنرا ضایع نخواهد فرمود بلکه این عمل را از او پذیرفته و در ازای آن به او پاداش خواهد داد.

  و سایر گناهان غیر از کفر و شرک که انسان انجام داده و از آن تا وقت مرگ توبه نکرده تحت مشیت و اراده خداوند قرار می گیرد اگر بخواهد او را عذاب می دهد و اگر بخواهد می بخشد اما برای همیشه او را با عذاب دوزخ مجازات نخواهد کرد. در هر عملی از اعمال نیک که «ریا» راه پیدا کند پاداش آنرا باطل می کند و همچنین خود خواهی.

 معجزات پیامبران علیهم الصلاة والسلام و کرامات اولیاء و دوستان خدا حق است اما آنچه برای دشمنان خدا پیش می آید، مانند ابلیس و فرعون و دجال چنانکه در روایات آمده چه در گذشته برای آنان اتفاق افتاده یا در آینده اتفاق خواهد افتاد نه معجزه نامیده می شود و نه کرامت بلکه می گوییم حاجات آنان بر آورده می شود زیرا خداوند متعال حاجت دشمنانش را نیز بر آورده می کند لیکن برای استدراج و عقوبت آنان، که در نتیجه بیشتر مغرور می شوند، و کفر و سرکشی شان بیشتر می شود تمام این موارد ممکن است.

          خداوند متعال قبل از اینکه چیزی بیافریند، خالق و آفریدگار بود. و قبل از اینکه روزی بدهد رازق و روزی دهند بوده است.

 خداوند متعال در آخرت دیده می شود، مؤمنان در بهشت بدون تشبیه و کیفیت پروردگار شان را خواهند دید و هیچ فاصله ای بین ذات با عظمت او و بندگان مؤمنش نخواهد بود.

          ایمان یعنی اقرار و باور و تصدیق، و (نفس) ایمان اهل آسمان و زمین کم و زیاد نمی شود، و مؤمنان در ایمان و توحید برابرند اما در عمل تفاضل دارند. (یعنی آنکه عمل نیک بیشتری دارد بر دیگری برتری دارد).

           اسلام یعنی تسلیم و فرمانبرداری در برابر اوامر خداوند متعال. به اعتبار لغت فرق است بین ایمان و اسلام اما ایمان بدون اسلام ممکن نیست کما اینکه اسلام بدون ایمان ناممکن است پس ایمان و اسلام مثل کمر و شکم هستند که وجود یکی بدون دیگری ناممکن است، و دین اسمی است که ایمان و اسلام و همه شرائع و ادیان آسمانی را شامل می شود.

          خداوند متعال را چنانکه شایستة شناخت او تعالی است و او خود را وصف نموده می شناسیم اما هیچکس نمی تواند آنگونه که شایسته و حق پرستش او تعالی است او را بپرستد، ولی چنانکه دستور داده مطابق امرش او تعالی را می پرستند.

           تمام مؤمنان در اصل شناخت و یقین و توکل و محبت و رضی و خوف و رجا و ایمان مساوی هستند اما جز اصل ایمان و شناخت در تمام موارد ذکر شده با هم متفاوتند.

 خداوند متعال عادل و بر بندگانش صاحب فضل و احسان است، گاهی براساس همین فضل و احسانش چندین برابر ثواب و پاداشی که شخص مستحق آن است عنایت می فرماید و گاهی ممکن است بر اساس عدل خود کسی را به جرم گناهی مجازات کند و گاهی ممکن است از روی فضلش عفو کند و ببخشد.

          شفاعت پیامبران علیهم السلام و شفاعت پیامبر گرامی مان صلی الله علیه و آله وسلم برای مؤمنان گنهکار و اهل کبائر حق است.

          وزن کردن اعمال با میزان در روز قیامت حق  است، و قصاص در بین کسانی که باهم خصومت دارند در روز قیامت حق است، و اینکه اگر نیکی نداشته باشند بدیهای صاحب حق بر دوش آنان گذاشته می شود ممکن و حق است، و حوض پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم حق است.

  و بهشت و دوزخ دو مخلوق خداوند ذوالجلال است که امروز وجود دارند و هرگز فنا نخواهند شد. کما اینکه عقاب و مجازات و اجر و پاداش خداوند متعال هیچگاه فنا نخواهند شد.

 خداوند متعال هرکس را بخواهد با فضل و احسان خودش هدایت می کند، و هرکس را بخواهد با عدل خود گمراه می کند و گمراه کردن او یعنی خوار کردنش. تفسیر خواری این است که خداوند به او توفیق کاری نمی دهد که سبب رضایت و خوشنودی او تعالی از او شود و این عین عدالت اوست. و همچنین خداوند این انسان خوار و ذلیل را در نتیجة گناهانش عقاب و مجازات می فرماید.

          ما نمی گوییم که شیطان ایمان را به جبر و زور از بنده مؤمنش سلب می کند بلکه می گوییم که بنده ایمان را فرو می گذارد. پس وقتی فرو گذاشت شیطان آنرا از او سلب می کند. و سؤال منکر و نکیر در قبر حق است. و بازگرداندن روح به جسد بنده حق است، و فشار قبر حق است، و عذاب قبر برای همة کفار و بعضی مسلمین وجود دارد.

          تمام صفاتی که علماء از صفات خداوند متعال و ذوالجلال ذکر کرده اند جائز است به فارسی گفته شود جز صفت «ید= دست»، و جایز است گفته شود به «روی= صورت» خداوند سوگند بدون هیچ تشبیه و کیفیتی.

          دوری و نزدیکی بنده به خداوند از طریق دوری و نزدیکی مسافت نیست بلکه به معنی ارزش شخصیت بنده و سبکی آن در نزد او تعالی است، بندة فرمانبردار بلاکیف به او نزدیک است، و بندة گنهکار بلاکیف از او دور است، و دوری و نزدیکی و روی آوردن بر بنده واقع می شود و همچنین همسایگی او تعالی در بهشت و ایستادن در پیشگاه ذات یگانة او تعالی بدون کیفیت است.

          قرآن کریم بر رسول گرامی صلی الله علیه وآله وسلم نازل گردیده است، و او همین چیزی است که در مصحف نوشته شده است. به اعتبار کلام بودن تمام آیات قرآن کریم در فضیلت و عظمت مساوی هستند.

 اما بعضی سوره ها و آیه ها فضیلت برتری دارند یکی فضیلت ذکر و خواندن آن و دیگری فضیلت موضوعی که در آن بیان شده است مانند آیه الکرسی که در آن جلال و عظمت و صفات خداوند متعال بیان شده است، پس در آیه الکرسی دو فضیلت جمع گردیده است. اما در آیاتی که در بارة کفار نازل گردیده فقط فضیلت ذکر و تلاوت است خود موضوع آیات که کفار است هیچ فضیلتی ندارد.

 همچنین اسماء و صفات خداوند ذوالجلال از لحاظ فضیلت و عظمت همه مساوی هستند و هیچ فرقی بین آنها نیست. و رسول گرامی مان صلی الله علیه وآله وسلم بر ایمان وفات کردند، و پدر مادر ایشان بر کفر وفات کردند، و ابوطالب عموی پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نیز بر کفر مرد.

          قاسم و طاهر و ابراهیم پسران و فاطمه و رقیه و زینب و أم کلثوم رضی الله تعالی عنهن همه دختران گرامی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بودند.

          اگر چیزی از مسائل دقیق علم توحید بر انسان مشکل شد تا وقتی عالمی بیابد که از او بپرسد شایسته است که به آنچه نزد خداوند حق است عقیده داشته باشد. و اصلا امکان به تأخیر انداختن طلب فهم درست برایش وجود ندارد. و توقف در آن عذر نیست بلکه اگر توقف کرد کافر می شود.

معراج پیامبرگرامی صلی الله علیه وآله وسلم حق است، کسی که آنرا رد کند، گمراه و مبتدع است و خروج دجال و یأجوج و مأجوج و طلوع آفتاب از مغرب و نزول حضرت عیسی علیه السلام از آسمان و سایر علامات روز آخرت همانگونه که در روایات صحیح آمده حق و ثابت است.

 و الله یهدی من یشاء إلی صراط مستقیم. و خداوند هرکس را بخواهد به راه راست هدایت می کند.

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
جماعت تبلیغی یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ب.ظ http://www.tahrui1.blogsky.com

ی مؤمن بر حذر باش از وسوسه های نفس!...
با توکل و اعتماد بر خدا، و با قلبی آکنده ی ایمان و یقین و محبت، و با شعور به اینکه خداوند از هر آنچه می کنی آگاه است، و اینکه مرگ سراسیمه در پی توست، و شیطان می خواهد هر طور شده تو را گمراه کند... برخیز، و دست رد بر سینه ی وسوسه های شیطان بزن،... کارها و مشغولیتهای دنیا تمامی ندارد. و بدان که این چند ساعت اعتکاف در این ماه مبارک توشه ی راه یکسال توست از آن غافل مباش...
برخیز و به کاروان معتکفان در مسجد بپیوند................
هرگز!..
دیر نیست... آنچه باقیمانده را غنیمت شمار که آن نیز از دستت خواهد رفت...

مجاهد یکشنبه 25 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ق.ظ http://aqeedeh1.blogfa.com

لطفآ منو لینک کنید

یا کتابا رو بزارید توی وبتون

http://www.4shared.com/dir/-FPrC-eN/Word.html

سامان سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:25 ق.ظ http://fitna.blogsky.com

سلام. از وبلاگت خیلی خوشم اومد و خیلی استفاده کردم. من شیعه هستم و فکر می کنم که فرقی بین شیعه و سنی وجود نداره.
راستش یه سری اطلاعات می خواستم که هر چی گشتم پیدا نکردم. اگه بتونی بهم بگی ممنون میشم. میخواستم در مورد طریقه وضو گرفتن و نماز خواندن و اذان و اقامه گفتن اهل تسنن اطلاعاتی داشته باشم. اگه بتونی بهم بدی ممنون میشم.
یا منابعی که میتونم توش پیدا کنم را معرفی کنی.
پیشاپیش ازت تشکر می کنم

سلام
این وبلاگ در پاسخگویی به سوالات احکام وفقهی معذور می باشد وموضوع این وبلاگ نیست

ام معز یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:25 ب.ظ http://laatahzan.blogfa.com/

سلام علیکم

طاعات و عباداتتون قبول برادر ایمانی ...

الله از شما راضی باشه که برای تبلیغ دین اسلام تلاش میکنید
برادر محترم با تبادل لوگو موافقید؟؟؟ من با اجازه لوگوی شمارو در وبم گذاشتم اگر شما مایل بودید لوگی وب منو هم بزارید

جزاکم الله خیر

بزرگترین لینک باکس اسلامی اهل سنت پنج‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:04 ب.ظ http://islamichome.mihanblog.com/

سلام علیکم بزرگترین لینک باکس اسلامی اهل سنت شروع به کار کرد اگر تمایل دارید لینک وبلاگ خودتان را اضافه کردید بعد از بررسی مدیر به نمایش در می آید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد