ترجمه فارسی عقیده اهل سنت در رد سلفیت

ترجمه فارسی دو کتاب عقیده طحاویه و متن فقه اکبر

ترجمه فارسی عقیده اهل سنت در رد سلفیت

ترجمه فارسی دو کتاب عقیده طحاویه و متن فقه اکبر

عقیده طحاویه( اهل سنت)

این کتاب عقیده مشترک تمام همه مذاهب اهل سنت می باشند که بر روی آن اتفاق نظر دارند مگر عده کمی که قائل به تاویل در اسماء وصفات الهی شده اند وعذر خود را اینگونه توجیه کرده اند که در مقابل سوفسطائیان وعقل گراها مجبور به تاویل شده اند در حالیکه خود این گفته یک تاویل است وغیر مسلمانی که به حقیقت اسلام برسد وتعصب وبغض وکینه نداشته باشد با استقبال به پذیرش اسلام که تتمه ادیان است رو می آورد پس بهتر واولی در این است که قائل به تاویل نباشیم

ترجمه  عقیدۀ طحاویه

 از علامة حجة الإسلام أبو جعفر الوراق الحنفی الطحاوی رحمه الله

پیشگفتار

بسم الله الرحمن الرحیم

علامه حجة الإسلام أبو جعفر الوراق طحاوی رحمة الله علیه (در مصر) فرمودند:

این بیان عقیدة أهل سنت و جماعت مطابق با مذهب فقهای ملت امام أبوحنیفه نعمان بن ثابت کوفی و امام أبویوسف یعقوب ابن ابراهیم انصاری و امام ابو عبدالله محمد بن حسن شیبانی رضوان الله علیهم أجمعین است، و آنچه که از اصول دین بدان معتقدند، و بر اساس آن پروردگار شان را می پرستند.

در بارة توحید خداوند متعال که با توفیق ذات بی نیاز او تعالی به آن عقیده داریم می گوییم:

1-   خداوند یکتاست که هیچ شریکی ندارد.

2- و هیچ چیزی مانند او نیست.

3-  و هیچ چیزی او را عاجز نمی کند.

4-  و هیچ معبودی جز او نیست.

5- ذات او قدیم است که آغازی ندارد و دائم است که پایانی ندارد.

6-  نه فنا می شود و نه از بین می رود.

7- و هیچ چیزی جز آنچه او بخواهد انجام نمی گیرد.

8-   به (کنه وجود) او وهم و گمان نمی رسد و (حقیقت) او را فهم بشر درک نمی کند.

9-   و هیچ چیزی از مخلوقات به او شباهت ندارد.

10-  زنده ای است که هرگز نمی میرد. نگهبانی است که هرگز نمی‌خوابد.

11-  بدون اینکه نیازی به آفریدن داشته باشد آفریننده است، بدون اینکه خستگی و ملالی به او دست دهد روزی دهنده است.

12-  میراننده ای است که بدون ترس می میراند و بدون مشقت بر می انگیزد.

13-  قبل از اینکه چیزی بیافریند، صفاتش از قدیم با او بوده است، پس از بوجود آوردن مخلوقاتش هیچ صفتی که قبل از وجود آنان نداشته باشد به صفات او افزوده نشده است، همچنانکه با صفات خودش ازلی بوده است، همچنان با صفاتش ابدی خواهد بود.

14-   اسم «خالق» را بعد از آفریدن مخلوق بدست نیاورده و اسم «بارئ» را بعد از بوجود آوردن موجودات حاصل نکرده است.

15-  صفت ربوبیت از آن اوست اما خودش زیر پرورش کس دیگری نیست، و صفت خلقت و آفرینش از آن اوست ولی خودش مخلوق نیست.

16-  همچنانکه او  بعد از زنده کردن، «محی» یعنی زنده کنندة مردگان است قبل از زنده کردن آنان نیز مستحق این اسم بوده است. کما اینکه قبل از بوجود آوردن مخلوق مستحق اسم خالق بوده است.

17-   زیرا که او بر هر چیزی قادر و تواناست و هر چیزی به او محتاج است. و هر امری بر او آسان است. به هیچ چیزی محتاج نیست (لیس کمثله شیء و هو السمیع البصیر) شوری11 «هیچ چیزی مانند او نیست و او شنوای داناست».

18-   مخلوق را با علم خود آفریده.

19-   و سرنوشت آنان را برایشان مقدر کرده.

20-   و اجلشان را معین کرده است.

21-   قبل از اینکه آنان را بیافریند، چیزی بر او پوشیده نبوده است. و قبل از آفریدن شان می دانسته که چه اعمالی انجام خواهند داد.

22-   آنان را به اطاعت از خود امر فرموده و از معصیت و نافرمانی خود نهی کرده است.

23-   هر چیز مطابق با تقدیر (و برنامه ریزی) و ارادة او انجام می‌گیرد. ارادة او نافذ است و نه ارادة بندگان مگر آنچه که او برایشان بخواهد. پس آنچه که او برایشان بخواهد همان خواهد شد و آنچه او نخواهد انجام نخواهد شد.

24-   هر کس را بخواهد هدایت می کند، از روی فضل و احسان خود حفاظت می کند و تندرستی می دهد، و به اقتضای عدل خود هر کس را بخواهد گمراه می کند و خوار می گرداند و به ابتلا و آزمایش گرفتار می کند.

25-   و تمام مخلوقات در گردونة ارادة او، و بین اقتضای فضل و مقتضای عدل او در حرکتند.

26-   او برتر از هر مخالف و شریکی است.

27-   کسی نیست که قضاء و قدر او را بتواند رد کند و حکم و فیصله او را به عقب برگرداند، و بر امر او غالب شود.

28-   به همة این امور ایمان آوردیم و یقین و باور داریم که همه چیز از جانب ذات یگانۀ اوست.

29-   و اینکه محمد صلی الله علیه و آله وسلم بندة برگزیده و پیامبر انتخاب شدة و رسول مورد رضایت اوست.

30-   و اینکه ایشان خاتم انبیاء و امام اتقیاء و سید مرسلین و حبیب و خلیل رب العالمین است.

31-   هر ادعای نبوتی بعد از ایشان گمراهی و هوا پرستی است.

32-   و ایشان به سوی تمام جن و انس فرستاده شده تا حق و هدایت و نور و روشنی را به آنان عرضه کند.

33-   و اینکه قرآن کریم کلام خداوند ذوالجلال است، بدون کیفیت و چگونگی از او پدید آمده است، و آنرا بر فرستاده اش با وحی فرود آورده است، و مؤمنان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را در بارة این وحی تصدیق و باور نمودند و یقین کردند که قرآن حقیقتا کلام خداوند متعال است و مانند سایر کلام موجودات مخلوق و آفریده شده نیست.

پس هر کس آنرا بشنود و او را کلام بشر بپندارد قطعا کافر می شود. و خداوند متعال بدون تردید او را نکوهش کرده و از او عیب گرفته و به آتش دوزخ تهدید نموده است.

جاییکه ذات متعالش می فرماید: (سأصلیه صقر) مدثر26 (بزودی او را به دوزخ در خواهم آورد). پس وقتی که خداوند ذوالجلال کسی را که بگوید: (إن هذا إلا قول البشر) مدثر25 «نیست این قرآن مگر گفته بشر»  به آتش دوزخ تهدید کرد دانستیم و یقین و باور کردیم که این قرآن کلام خالق بشر است و هیچ شباهتی به گفتار بشر ندارد.

34-   و کسی که خداوند ذوالجلال را به هر شکل و مفهومی از مفاهیم انسانی توصیف کند قطعا کافر می شود. پس کسی که این امر را به دقت ببیند پند می گیرد و از امثال سخنان کفار متنفر می شود و به یقین می داند که خداوند بی نیاز ذاتی نیست که در صفاتش به بشر شباهت داشته باشد.

35-   دیدار خداوند مهربان برای اهل بهشت بدون احاطه و کیفیت حق است. چنانکه کتاب پروردگار ما در بارة آن سخن گفته است: (وجوه یومئذ ناظرة إلی ربها ناظرة) القیامة 22-23. تفسیر این دیدار همان است که خداوند متعال خواسته و دانسته است.

و تمام احادیث صحیحی که از رسول گرامی صلی الله علیه وآله وسلم دراین باره آمده چنان است که ایشان فرموده اند. و معنا و مراد آن همانی است که خداوند خواسته و اراده فرموده است.

ما به تأویل و آراء و دیدگاههای خود در این مجال وارد نمی شویم و از روی هوس و خیال به توهم و گمانه زنی نمی پردازیم. زیرا هیچ کس در دین خود سالم نمی ماند مگر کسی که خود را کاملا تسلیم امر خدا و رسولش صلی الله علیه وآله وسلم نماید و علم آنچه که بر او مشتبه می گردد را به عالم آن وا گذار نماید.

36-   پای اسلام جز بر پشت تسلیم کردن و تسلیم شدن محکم نمی شود. پس کسی که به دنبال علمی باشد که دانستن آن برای او ممنوع شده است و فهم و درک او به تسلیم قانع نشود، این هدف و اراده او را از توحید خالص و شناخت درست و ایمان صحیح باز خواهد داشت که سر انجام در بین کفر و ایمان و تصدیق و تکذیب، و اقرار و انکار، با شک و وسوسه سرگردان خواهد ماند که نه مؤمنی است که تصدیق و باور داشته باشد و نه منکری که تکذیب کند.

37-   ایمان به رؤیت و دیدار الله ذوالجلال برای اهل بهشت با توهم و تأویل درست نیست. معنی حقیقی رؤیت و دیدار الله ذوالجلال با ترک تأویل و لزوم تسلیم در برابر نص محقق میشود که این دین همة مسلمین است. کسی که از نفی صفات کمال و تشبیه الله متعال به مخلوقاتش پرهیز نکند پایش لغزیده و هرگز خداوند متعال را به درستی پاک ندانسته است.زیرا پروردگار ما جل جلاله متصف به تمام صفات (کمال و) وحدانیت است و هیچ احدی از مخلوقاتش مشابه او تعالی نیست.

38-   خداوند متعال از حدود و غایات و ارکان و اعضاء و ادوات برتر است که جهات ششگانه طوری که سایر پدیده ها را احاطه می کنند نمی توانند او تعالی را احاطه کنند.

39-   اسراء و معراج حق است، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله وسلم در یک شب (از مکه به بیت المقدس) و از آنجا در عالم بیداری به آسمان بالا برده شدند سپس تا جایی که خداوند می خواست بالا برده شد و خداوند متعال ایشان را به هر آنچه می خواست (از نعمتهای مخصوصش) اکرام و اعزاز بخشید و به ایشان وحی فرمود: (ما کذب الفؤاد ما رأی) النجم. پس خداوند منان در دنیا و آخرت برایشان درود فرستاد.

40-   و حوضی که خداوند متعال پیامبر گرامی اش صلی الله علیه وآله وسلم را برای کمک به امت با آن اکرام و اعزاز بخشید حق است.

41-   و شفاعتی که خداوند متعال برای پیامبر گرامی اش علیه الصلاة والسلام ذخیره کرده چنانکه در روایات آمده حق است.

42-   و عهد و پیمانی که خداوند متعال از آدم علیه السلام و ذریة ایشان گرفته حق است.

43-   خداوند، دانا از ازل کاملا می دانست که تعداد همة کسانی که وارد بهشت و همة کسانی که وارد دوزخ خواهند شد چقدر است، نه چیزی بر آن عدد افزوده می شود و نه کم.

44-   و همچنین در ضمن سایر جزئیات اینرا نیز می دانست که آنان چه اعمالی انجام خواهند داد. و هرکس برای هرکاری که ساخته شده آن کار برایش آسان  می شود. دار و مدار اعمال بر خاتمۀ آن است، و خوشبخت کسی است که از قضاء و قدر خداوند احساس خوشبختی کند و بدبخت کسی است که از قضاء و قدر خداوند متعال احساس بدبختی نماید.

45-   اصل تقدیر سر خداوند متعال در میان مخلوقاتش است هیچ فرشتة مقرب و پیامبر مرسلی از آن اطلاع ندارد، تعمق و دقت و کنجکاوی در تقدیر وسیلة ذلت و پلکان محرومی، و نردبان سرکشی است. پس خبردار مبادا کسی در بارة تقدیر بیندیشد یا فکر کند یا وسوسه شود زیرا خداوند متعال علم قضاء و قدر را از مخلوقاتش پنهان داشته و آنان را از توجه به آن نهی فرموده است. چنانکه در کتاب عزیزش می فرماید: (لا یسأل عما یفعل و هم یسألون) انبیاء23.  پس هر کس بپرسد چرا خداوند چنین کرده؟ قطعا حکم تقدیر را رد کرده است و کسی که حکم تقدیر را رد کند در زمرة کافران بشمار می رود.

46-    این خلاصه آن چیزی است که هرکس از اولیاء و دوستان خداوند متعال قلبش به نور ایمان منور شده به آن محتاج است و این درجة راسخین در علم است. زیرا علم دو نوع است، یکی علمی که در بین مردم موجود است و دیگر علمی که از مخلوق پوشیده است انکار علم موجود کفر است و ادعای علم مفقود (یا علم غیب) نیز کفر است و ایمان محکم نمی شود مگر با یقین به علم موجود و ترک طلب علم مفقود.

47-   و ما به لوح محفوظ و به همة آنچه که در آن نوشته شده است و به قلم ایمان داریم، اگر همة مخلوقات جمع شوند و بخواهند چیزی که در لوح محفوظ نوشته شده و وجود دارد آنرا معدوم کنند و از بین ببرند هرگز نخواهند توانست، قلم برداشته شد و هر آنچه که تا قیامت لازم بود نوشته شد. هر چه (از خیر و شر) در تقدرت باشد به تو می رسد و هر آنچه در تقدیرت نباشد ممکن نیست به تو برسد.

48-   بنده باید بداند که علم خداوند متعال بر هر موجودی از مخلوقاتش پیشی گرفته است و لذا تقدیر و سرنوشت هر چیزی را محکم  و مرتب برنامه ریزی کرده است، به گونه ای که هیچ شکننده و دنبال کننده و از بین برنده و تغییر دهنده و کم کننده و زیاد کننده ای در میان تمام مخلوقاتش در آسمانها و زمین وجود ندارد (که بتواند در تقدیر و برنامة قضاء و قدر او ذره ای تصرف کند) این امر از گره های محکم ایمان و اصول و پایه های شناخت و اعتراف به توحید و یگانگی و ربوبیت ذات یکتا و یگانه او تعالی است. چنانکه خداوند متعال در کتاب عزیزش می فرماید: (و خلق کل شیء فقدره تقدیرا) فرقان2. (و هر چیزی را آفرید سپس اندازه کرد آنرا اندازه ای معین).  و نیز ذات متعالش می فرماید:  (و کان أمر الله قدرا مقدورا) احزاب38 (و هست أمر خدا اندازه ای معین شده). وای به حال کسی که در امر قضاء و قدر با خداوند به خصومت بپردازد، و با قلب بیمارش در امر قضاء و قدر به دقت و کنجکاوی شروع کند، یقینا او به گمان خودش خواسته است در باره سرّ پنهان علم غیب دقت و جستجو کند پس بداند که سرانجام جز با کوله باری از دروغ و تهمت و گناه باز نخواهد گشت.

49-   و عرش و کرسی خداوند متعال حق است.

50-   در حالیکه ذات مقدس او از عرش و غیر عرش بی نیاز است.

51-   به هر چیز احاطة کامل دارد و فراتر از آن او تعالی مخلوقش را از اینکه بتوانند او را احاطه کنند به یقین عاجز و ناتوان کرده است.

52-   ما از روی ایمان و تصدیق و تسلیم کامل عقیده و یقین و باور داریم که خداوند متعال ابراهیم علیه السلام را دوست خاص و خلیل خود گرفته و با موسی علیه السلام سخن گفته است.

53- و به فرشتگان و پیامبران و کتب نازل شده بر رسولان ایمان و یقین داریم و گواهی می دهیم که آنان برحق آشکار بودند.

54- و اهل قبله خود را تا زمانی که به آنچه پیامبر گرامی مان صلی الله علیه وآله وسلم آورده اعتراف داشته باشند و ایشان و هر آنچه که ایشان فرموده اند را تصدیق کنند، مسلمان و مؤمن می دانیم.

55- در بارة ذات الله متعال کنجکاو نمی شویم و در بارة دین خداوند ذوالجلال به جدال نمی پردازیم.

56- در بارة قرآن کریم مجادله نمی کنیم، و گواهی می دهیم که قرآن کریم کلام رب العالمین است که جبرئیل امین علیه السلام آنرا فرود آورده و به سید مرسلین حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم آموخته است. قرآن کریم کلام خداوند متعال است که هیچ چیزی از مخلوقاتش برابر و همسنگ او نمی شود و ما عقیده نداریم که کلام خدا مخلوق است، و با جماعت مسلمین مخالفت نمی کنیم.

57- و هیچ کس از اهل قبله را به سبب ارتکاب گناهی تا هنگامی که آنرا حلال نداند تکفیر نمی کنیم.

58- و عقیده نداریم که کسی گناه کند گناه با ایمان ضرر ندارد.

59- امیدواریم که خداوند متعال مؤمنان نیکوکار را ببخشد و با رحمت خود آنان را وارد بهشت کند، نه آنان را در امان می دانیم و نه برایشان گواهی بهشت می دهیم، بر بدکارانشان می ترسیم و برای آنان طلب آمرزش می کنیم و آنان را نا امید نمی کنیم.

60- احساس امنیت و نا امیدی انسان را از دین اسلام بیرون می رانند، راه حق برای اهل قبله راه میانه بین این دو است.

61- بنده را جز انکار آنچه که او را وارد ایمان کرده است چیزی از ایمان خارج نمی کند.

62- ایمان اقرار به زبان و تصدیق با قلب است.

 

63-  تمام آنچه از رسول گرامی صلی الله علیه وآله وسلم از شریعت و بیان ثابت شده همه حق است.

64-  ایمان یکی است و اهل آن در اصل برابرند، و فضیلت و برتری آنان بر یکدیگر به اعتبار ترس و تقوا و مخالفت با هوا و هوس و عمل کردن به هر آن چیزی است که اولی و بهتر است.

65-  همة مؤمنان اولیاء و دوستان خداوند متعال هستند، وگرامی ترین آنان نزد خداوند کسانی هستند که اطاعت و پیروی بیشتری از قرآن داشته باشند.

66- ایمان عبارت است از ایمان به خدا و فرشتگان و کتابها و رسولان او و به روز آخرت و تقدیر که خیر و شر و تلخ و شرین آن همه از طرف خداوند متعال است.

67-  ما به همة اینها ایمان داریم و هیچ فرقی بین پیامبران و رسولان نمی گذاریم و همة آنها را و آنچه را که آورده اند تصدیق می کنیم.

68- اهل کبائر یعنی کسانی که از امت محمد صلی الله علیه وآله وسلم مرتکب گناه کبیره می شوند وارد آتش خواهند شد اما بشرطیکه موحد و یکتا پرست بمیرند حتی اگر توبه نکنند همیشه در دوزخ نمی مانند.

اینها بعد از اینکه با شناخت و ایمان با خدا ملاقات کنند، در گرو مشیت و اراده و حکم خداوند متعال هستند اگر بخواهد با فضل و احسان خود آنانرا مغفرت می کند و می بخشد چنانکه ذات ذوالجلالش در کتاب عزیزش می فرماید: (و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء) النساء116 «و جز شرک را برای هر کس که بخواهد می بخشد».

و اگر بخواهد با عدل خود عذابشان می کند، سپس با رحمت خود و با شفاعت شفاعت کنندگان از اهل طاعتش از آتش بیرون آورده و به بهشت خود می فرستد، زیرا خداوند متعال اهل معرفتش را دوست می دارد.

پس در هر دو جهان آنان را مانند کسانی قرار نمی دهد که او را نشناخته و از هدایتش سود نبرده و از دوستی اش استفاده ای حاصل نکردند. پروردگارا! ای دوست اسلام و اهل اسلام! تا وقتی ما را بر دین اسلام ثابت و استوار بدار که با آن به ملاقات تو مشرف شویم.

69- ما نماز پشت سر هر نیکو کار و بدکار از اهل قبله را درست می دانیم، و نیز جنازه بر آنان را.

 

70- ما هیچکدام از آنان را (به طور مشخص) بهشتی و دوزخی نمی دانیم و تا زمانیکه چیزی از آنها ظاهر نشود به کفر و شرک و نفاق هیچکس از آنان گواهی نمی دهیم و امور پنهان آنان را به خداوند متعال واگذار می کنیم.

71- جز کسی که شمشیر بر او واجب شده بر هیچ فردی از امت محمد صلی الله علیه وآله وسلم شمشیر کشیدن را درست نمی دانیم.

72- خروج بر ائمه و ولاة امر(= حاکمان مسلمان) خود را جایز نمی دانیم حتی اگر جور و ظلم کنند، و برای شان دعای بد نمی کنیم، و دست طاعت و فرمانبرداری را از دستشان بیرون نمی کشیم و عقیده داریم تا زمانیکه به گناه و معصیتی فرمان ندهند طاعت و فرمانبرداری از آنان همانند اطاعت و فرمانبرداری خداوند عزوجل فرض است، و برای خیر و صلاح و سلامتی آنان دعا می کنیم.

73- ما از اهل سنت و جماعت تبعیت می کنیم و از امور شاذ و تک روی و اختلاف و تفرقه دوری می کنیم.

74- اهل عدالت و امانت را دوست می داریم و با اهل جور و ظلم و خیانت بغض می ورزیم.

75- در اموریکه علم آن بر ما مشتبه شود می گوییم الله أعلم خداوند بهتر می داند.

76- چنانکه در احادیث صحیح آمده مسح بر موزه را در سفر و غیر سفر سنت می دانیم.

77- حج و جهاد را با اولی الأمر مسلمین أعم از نیکوکار و بدکار تا قیامت ادامه می دهیم هیچ چیزی این دو یعنی حج و جهاد را باطل نمی کند و نقض نمی نماید.

78- به کرام الکاتبین ایمان داریم که خداوند متعال آنها را بر ما نگهبان قرار داده است.

79-  به ملک الموت که ارواح جهانیان را قبض می کند ایمان داریم.

80- به عذاب قبر برای کسی که مستحق آن باشد ایمان داریم. و همانگونه که روایات صحیح از رسول گرامی صلی الله علیه وآله وسلم و صحابه گرامی ایشان رضوان الله علیهم نقل شده است به سؤال منکر و نکیر در قبر که از هر شخصی در بارة رب و دین و نبی او می پرسند ایمان داریم.

81-  قبر باغی از باغهای بهشت یا چاهی از چاههای دوزخ است.

82- به زنده شدن بعد از مرگ و پاداش اعمال در روز قیامت و حاضر شدن به پیشگاه خداوند متعال و حساب اعمال، و خواندن نامة اعمال، و ثواب و عقاب و صراط و میزان ایمان داریم.

83-  بهشت و دوزخ دو مخلوق از مخلوقات خداوند متعال هستند که هرگز فنا نخواهند شد و نه کسی خواهد توانست آنها را از بین ببرد. وخداوند متعال بهشت و دوزخ را قبل از آفریدن سایر مخلوقات خلق کرده و برای آنان ساکنانی آفریده است.

پس هر کس از بندگانش که وارد بهشت شود از روی فضل و احسان او تعالی می شود و هر کس که وارد دوزخ گردد از روی عدل او تعالی وارد می گردد و هر کس برای آن کاری که وقت گذاشته و برایش آسان گردیده عمل می کند و به سوی سر نوشتی که برای آن آفریده شده در حرکت است.

84- خیر و شر برای بندگان مقدر شده است.

85- استطاعتی که عمل با آن واجب می شود مانند توفیقی است که جایز نیست مخلوق به آن توصیف شود، این استطاعت با فعل است، و اما استطاعتی که از جهت درستی و توانایی و قدرت و سلامتی اسباب است قبل از انجام فعل است، و خطاب به همین تعلق می گیرد چنانکه خداوند متعال می فرماید: (لا یکلف الله نفسا إلا وسعها) البقرة286. «خداوند متعال هیچ نفسی را مکلف نمی کند مگر به اندازه توانایی آن».

86-  افعال بندگان مخلوق خداوند و کسب خود بندگان است.

87- خداوند آنها را مکلف نکرده مگر آنچه که توانایی اش را دارند، و توانایی ندارند مگر آنچه که آنان را بدان مکلف کرده است[1] و تفسیر (لا حول و لا قوة إلا بالله) همین است.

 لذا عقیده داریم که جز به حکم خداوند هیچ کس توان انجام کاری را ندارد و هیچکس توان حرکت کردن را ندارد و هیچکس توانایی دور شدن از گناه را ندارد. و جز به توفیق خداوند متعال هیچکس قدرت انجام و ثبات بر طاعت و بندگی خداوند را ندارد.

88-  هر چیزی به ارادة و علم و قضاء و قدر خداوند متعال انجام می گیرد ارادة او تعالی بر تمام اراده ها غالب است و قضاء و فیصلۀ او بر همة حیله ها غالب است، بدون اینکه ظالم باشد هر چه بخواهد انجام می دهد، از هر بدی پاک است و از هر عیب و نقصی منزه است: (لا یسأل عما یفعل و هم یسألون) الأنبیاء23 «از آنچه انجام دهد پرسیده نمی شود و آنان پرسیده می شوند».

89- دعا و صدقات زندگان به مردگان سود می رساند.

90-  خداوند متعال دعاها را اجابت می کند، و حاجت ها را بر آورده می فرماید.

91-  هر چیز و هر کسی را مالک است اما هیچ کسی او را مالک نیست، به اندازه بهم خوردن دو پلک کسی از خداوند بی نیاز نیست و هر کس به اندازه بهم خوردن دو پلک از خداوند متعال احساس بی نیازی کند بدون شک کافر می شود و از اهل هلاکت قرار می گیرد.

92- خداوند غضب می فرماید و راضی و خوشنود می شود اما نه مانند هیچکس از مخلوقات.

93- صحابه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم را دوست می داریم اما در محبت هیچکدام از آنان افراط نمی کنیم، و نه از هیچکدام آنان بیزاری می جوییم. کسی که با آنان بغض بورزد و از آنان جز به خیر و نیکی یاد کند با او بغض می ورزیم. ما صحابه را جز به خیر و نیکی یاد نمی کنیم محبت صحابه دین و ایمان و احسان و بغض صحابه کفر و نفاق و طغیان است.

94- ما خلافت را بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم اولا برای ابوبکر صدیق رضی الله عنه اثبات می کنیم و ایشان را از همة امت افضل و برتر و مقدم می دانیم. سپس عمر فاروق رضی الله عنه سپس عثمان ذی النورین رضی الله عنه و سپس علی ابن ابی طالب رضی الله عنه همة اینها خلفای راشدین یعنی رستگاران و امامان راهیافته اند.

95-  عشره مبشره یعنی ده نفری که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از آنان نام برده و به آنان مژده بهشت داده ما گواهی می دهیم که همچنانکه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم مژده داده اند آنان اهل بهشت هستند، و قول و فرموده ایشان کاملا حق است و آنان عبارت اند از:

ابوبکر صدیق و عمر فاروق و عثمان ذی النورین و علی مرتضی و طلحه بن عبدالله و زبیر بن العوام و سعد ابن ابی وقاص و سعید بن زید و عبد الرحمن بن عوف و (أمین امت) أبوعبیده بن جراح است. رضی الله تعالی عنهم أجمعین.

96-  هرکس در بارة صحابه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و ازواج طاهرات از هر ناپاکی و ذریة مقدس ایشان از هر پلیدی سخن نیک بگوید از نفاق پاک شده است.

97-  علمای سلف از سابقین و تابعین بعد از آنان اهل خیر و أثر و اهل فقه و نظر هستند جز به نیکی نباید یاد شوند، و هر کس از آنان به بدی یاد کند او بر غیر از راه مؤمنان است.

 

98- ما هیچکدام از اولیاء و دوستان خدا را به هیچیک از انبیاء علیهم السلام برتری نمی دهیم و عقیده داریم که یک پیامبر از تمام أولیاء أفضل و برتر است.

99-  به کرامات اولیاء و روایات صحیح آنان که از طریق راویان موثوق و قابل اعتماد ثابت شده ایمان داریم.

100-  ما  به علامات قیامت ایمان داریم مانند خروج دجال و نزول عیسی بن مریم علیه السلام از آسمان، و طلوع خورشید از مغرب، و خروج دابة الأرض از جایگاهش.

101-  حرف هیچ فالبین و کف بین و حرف هر کسی که چیزی مخالف قرآن و سنت و اجماع امت ادعا کند را تصدیق نمی‌کنیم.

102-   ماعت و اتحاد را حق و صواب و تفرقه و اختلاف را گمراهی و عذاب می دانیم.

103- دین کامل و مقبول و پایدار الله در زمین و آسمان فقط یکی است که همین دین اسلام است.

خداوند متعال می فرماید: (إن الدین عند الله الإسلام) آل عمران 19 «و یقینا دین مقبول در نزد خداوند اسلام است».

 و نیز می فرماید: (و رضیت لکم الإسلام دینا) (و به اسلام به عنوان دین برای شما راضی شدم).

104-  دین اسلام بین افراط و تفریط یا زیاده روی و کوتاهی و بین تشبیه و تعطیل و بین جبر و قدر و بین خوشباوری و نا امیدی است.

تهبه وتنظیم رحمن بخش سپاهی حنفی

 

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ق.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز وبلاگتون بسیار زیباست.اگه میشه به سایت من هم سر بزنید.ممنون

ابومحمد سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:30 ب.ظ http://salem978.blogfa.com/

واقعا وقتی که بعد از اینکه آن پیام مزخرفانه را گذاشته بودی به وبلاگت سر زدم و به این نتیجه رسیدم :
۱ = تو شاید از یکی ناراحتی و فکر کردی من او هستم.
۲ = آخر مردک چقدر بی ادبی و بی فرهنگی که کسی را که نمی شناسی اینگونه بر خورد می کنی.
۳ = واقعا جاهلی که دشمنان اسلام ومسلمین را رها گردی و وبلاگی بر علیه سلفیت باز می کنی .
۴ = آخر بنده خدا تو مگر چه کسی هستی که به من و یا یکی دیگر گیر دهی .
۵ = نوشته بودی (گذشته تلخ خود) واقعا بی شعور و احمقی ، کافر همه را به کیش خویش پندارد شاید خودت در گذشته دوران تلخی داشتی که امروز در اینترنت راه رفته همانند دیوانه ها به این واو حرف می گوئی .
6 = برو گم شو ودیگر به وبلاگ من سرنزن که از این بدتر به توی احمق بر خورد خواهم نمود.
7 = برای اینکه توی احمق بسوزی این را می گویم من سلفی و خوارج نیستم ولی از این به بعد با آنها در ارتباط خواهم شد.

کاربران گرامی اینترنت
ادب نزاکت سلفی های گمراه را نگاه کنید
اینا اگه بر حق بودند اخلاق حسنه اسلامی داشتند

جماعت تبلیغی گیاوان سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ب.ظ http://www.tahrui.blogsky.com

ایا برای پیشگیری از مبتلا شدن به انفلانزای گناه کاری کرده اید

ایا بفکر تهیه کردن دارویش هستی

ایا تا حالا دارویش را گیر نیاوردی

ایا میخواهی دارویش را برات بدم

بس بیا تا برات نسخه دارویش را بدم

رحمن بخش سپاهی دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:38 ق.ظ http://www.rahmanbakhsh.mihanblog.com/

شخصی به نام ابومحمد که دو نظریه توهین آمیز به بنده نوشته یک سلفی و وهابی تندرو وگمراه است اینها با کوچکترین انتقادی حکم تکفیر مسلمین را صادر می کنند و از خوارج معاصر می باشند.

جماعت تبلیغی گیاوان پنج‌شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:46 ق.ظ http://www.tahrui1.blogsky.com

چگونه رمضان را غنیمت بشماریم؟

برادر و خواهر مسلمان
رمضانی دیگر از راه می رسد، ماهی که به خاطر خصوصیات و ویژگیهای خاص خود بر همه ماههای سال برتری دارد:
- ماه روزه است که رمز بندگی و اخلاص است.
- ماه تقوی است که راه سعادت و خوشبختی است.
- ماه صبر و شکیبایی در عبادت و ترک گناه است که شیرینی و لذت ایمان را به بار می آورد.
- ماه توبه و استغفار است که رحمت بی کران الهی را بر بندگانش باز و موجبات غفران و بخشش را فراهم می سازد.

بیایید ما و شما هم از جمله آن رستگارانی باشیم که رمضان را با اخلاص روزه گرفته و به عفو و گذشت الهی در این ماه خیر و برکت نائل گشته اندو خود را از عذاب آخرت نجات داده و مستحق پاداش بیکران الهی قرار داده اند. امید است با توفیق حق تعالی چنین باشد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

جماعت تبلیغی گیاوان چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:25 ب.ظ http://www.tahrui1.blogsky.com

«جهنم‌ در روز قیامت‌ حاضر آورده‌ می‌شود درحالی‌ که‌ دارای‌ هفتاد هزار مهار است‌ و با هر مهاری‌ هفتاد هزار فرشته‌ است‌ که‌ آن‌ را می‌کشند». «آن ‌روز است‌ که‌ انسان‌ پند گیرد» و از کفر و معاصی‌ای‌ که‌ در دنیا انجام‌ داده بود، پشیمان‌ شود «ولی‌ کجا او را جای‌ پندگرفتن‌ باشد؟» یعنی: پند گرفتن‌ فقط در صورتی‌ برای‌ او سودمند بود که‌ قبل‌ از دررسیدن‌ مرگ‌ حق‌ را به‌یاد می‌آورد لذا توبه‌ و ندامت‌ در آخرت‌ هیچ‌ سودی‌ برایش‌ در بر ندارد. «می‌گوید: کاش‌ برای‌ این‌ زندگی‌ خویش‌ چیزی‌ پیش‌ فرستاده‌ بودم» در دنیا تا اکنون‌ این‌ قدر بیچاره‌ نمی‌ بودم‌.



هم اکنون که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم (و بزودى سپرى خواهد شد)، دروازه هاى همین دوزخ بسته میشوند و دروازه هاى بهشت گشوده میشوند تا رحمتى باشد براى بندگان که خداوند متعال را به نحو احسن عبادت کنند، پس اوقات فراغت را ارزش بشمار و براى زندگانی اخرویت توشه اى پیشه کن

آدرس سایت های مهم و کاربردی سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 ب.ظ http://www.rahmanbakhsh.mihanblog.com/

آدرس سایت های مهم و کاربردی

ام معز چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:09 ب.ظ http://laatahzan.blogfa.com/

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه اجمعین..
به امیــــــــــــــد الله مهــــــــــــــــــــربان
بعد از به پایان رسوندن ماه رحمت و برکت تصمیم دارم از این
به بعد مطالب وب رو به زن در اسلام اختصاص بدم دوستان اگر نظر
بهتری دارن منو از راهنمایی پر نورشون برای رسیدن به هدفم بی نصیب نزارن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد